تله اطاعت
مقدمه
⦁ آیا اجازه می دهید دیگران شما را کنترل کنند؟
⦁ آیا می ترسید که اگر تسلیم خواسته دیگران نشوید آنها عصبانی شده و شما را طرد کنند؟
⦁ آیا احساس می کنید عمده تصمیمات گرفته شده در زندگیتان واقعا توسط شما نبوده؟
⦁ آیا در اینکه به دیگران بفهمانید به حقوق شما احترام بگذارند مشکل دارید؟
⦁ آیا این دغدغه این را دارید که بتوانید دیگران را راضی نگه داشته و تاییدشان را کسب کنید؟
⦁ آیا از تقابل با دیگران دوری می ورزید؟
⦁ آیا فکر می کنید آنقدر که به دیگران محبت می کنید , دیگران به شما محبت نمی کنند؟
⦁ آیا وقتی خودتان در الویت قرار می گیرید احساس گناه می کنید؟
⦁ آیا فکر می کنید چون به دیگران بیش از خود اهمیت می دهید آدم خوبی هستید؟
اگر پاسخ شما به سوالات بالا مثبت است احتمالا گرفتار تله اطاعت شده اید. به احتمال زیاد زندگی را درمقوله کنترل کردن تجربه کرده اید. افرادی که در زندگیتان وجود دارند ممکن است تحت کنترل شما بوده باشند یا ممکن است شما احساس کرده باشید تحت کنترل افراد پیرامون خود هستید. در مرکز تله اطاعت این موضوع وجود دارد که شما خود را قانع می کنید که باید دیگران , والدین , برادر, خواهر , دوستان , معلمان, همسر, رئیس, همکار, فرزندان و حتی غریبه ها را راضی کنید. در تمام این موارد تنها یک استثنا وجود دارد و آن خود شما هستید؛ یعنی هیچ لزومی وجود ندارد که خودتان را راضی نگه دارید, خواسته دیگران است که همیشه در الویت قرار دارد.
اطاعت شما را از آزادی بی بهره می کند, زیرا تصمیمتان تماما برای تاثیر بر دیگران است . توجه و تمرکز شما بر خودتان نیست , این تله حس اینکه شما چه چیزی می خواهید و چه کسی هستید را به یغما می برد . حس می کنید نمی توانید به زندگی خود جهت بدهید . انگار در یک سری از اتفاقات گیر افتاده اید و سرنوشت شما را پیچ و تاب می دهد . به جای یک کنشگر تبدیل به یک واکنش دهنده شده اید. احساس می کنید برای حل مشکلتان نمی توانید کاری انجام دهید . فقط منتظر ایستاده اید تا اوضاع به طور ناگهانی و معجزه آسایی بهتر شود.
از آنجا که فردی موافق هستید و تمایل دارید دیگران را راضی نگه دارید , از بحث و جدل دوری می کنید . بالطبع با دیگران به راحتی کنار می آیید و شاید در مورد خودتان این تصور را داشته باشید که فردی هستید که کنار آمدن با او بسیار آسان است. خودتان را فردی می دانید که مایل به توافق و سازگاریست. حتی ممکن است اینکه انسان منغطفی هستید و می توانید با هر نوع آدمی کنار بیایید را یکی از ویژگی های خود بدانید که از آن برخوردارید اما برایتان سخت است تا برای تقاضاهایی که دیگران از شما دارند محدودیت ایجاد کنید و بدون محدودیت به خواسته های دیگران تن دهید . وقتی دیگران خواسته های غیر منطقی از شما دارند باز هم پاسخ منفی به آنها نمی دهید . برای شما بسیار سخت است که از دیگران بخواهید رفتار خود را تغییر دهند , حتی اگر رفتارشان بسیار باعث اذیت شما شود.
همچنین ممکن است به خودتان افتخار کنید که قادرید نیاز های دیگران را برآرده سازید , می توانید به دیگران کمک کنید و نسبت به خواسته دیگران بی اعتنا نیستید. حق با شماست! توانایی خدمت به مردم نقطه قوت افراد ایثارگر است ممکن است شما مهارت های قابل ملاحظه ای در کمک به دیگران داشته باشید و در شغلی باشید که در کمک رساندن به مردم اهتمام دارد , اما یکی از نقاط ضعفتان این است که اغلب به چیزی که خودتان می خواهید نمی رسید. بسیار پیش می آید که در برابر خواسته های خود کمرو هستید. این فرمان برداری عزت نفس شما را کاهش می دهد , در روابط خود احساس نمی کنید شما هم مانند دیگران حقوقی دارید , همه دارای حق هستند به جز خودتان.
دودلیل وجود دارد که چرا بعضی افراد درگیر تله اطاعت به دیگران اجازه می دهند آنها را کنترل کنند. اولین دلیل این است که آنها می خواهند از احساس گناه رها شوند یا درد و رنج دیگران را کاهش دهند . دومین دلیل نیز این است که آنها خود را تحت فرمان برداری در می آورند زیرا پیش بینی می کنند که ممکن است طرد شوند, از آنها انتقام گرفته شود یا جدا بیفتند . این دلایل را می توان به دو نوع از تله اطاعت نسبت داد
- ⦁ از خود گذشتگی( از روی احساس گناه)
- ⦁ سلطه پذیری ( از روی ترس)
از خود گذشتگی:
انسان های از خود گذشته , خود را مسئول سلامتی دیگران می دانند . ممکن است شما به عنوان یک فرزند مسئولیت زیادی در قبال سلامت جسمی و روحی والدین , خواهر یا برادر یا شخص نزدیک به خود احساس کرده باشید. این از خود گذشتگی شما عامل مثبتی است که ممکن است دچار افراط شده باشد. شما انسانی همدل هستید و شاید این بخشی از سرنوشت درونیتان باشد. درد دیگران را حس می کنید و سعی می کنید آنها را از درد و رنج رهایی بخشید . تلاش می کنید همه چیز را درست و بهتر کنید . بسیار مهم است که به شما خاطر نشان کنم که این اطاعت و فرمان برداری شما بیشتر اختیاری و داوطلبانه است.شما برای هرکسی که کاری انجام می دهید , او شما را مجبور به انجام کار نکرده. ولی به این دلیل که او در رنج و ضعف است خواسته های او را بر خواست خود مقدم می شمارید.
انسان های از خود گذشته نسبت به کسانی که تحت تله اطاعت هستند خشم کمتری دارند, این درحالی است که خشم وجود شما را در بر گرفته . نسبت چیز هایی که داده اید و بخشیده اید به چیز هایی که دریافت کرده اید بیشتر است و در تعادل نیست . شما ممکن است به وجود خشم درونتان اعتراف نکرده و بر وجود آن صحه نگذارید اما خودتان در اعماق وجودتان آن را احساس میکنید.
این تله زندگی شما , قدرت خود را از احساس گناه می گیرد . وقتی برای خود الویت قائل می شوید , احساس گناه می کنید. از فرمان برداری خود, از دفاع از خود و از شکست در تسکین درد دیگران احساس گناه می کنید. همین احساس گناه تله زندگی شما را به پیش می برد . برای تغییر کردن باید بیاموزید این احساس گناه را تحمل کنید.
اطاعت پذیری:
اطاعت پذیری ( سلطه پذیری ) دومین نوع از تله اطاعت است. شما به فرآیند اطاعت به طور غیر ارادی گردن می نهید. فارغ از اینکه آیا انتخاب دیگری داشته باشید یا خیر طوری حس می کنید که تنگار چاره دیگری ندارید . در زمان کودکی به حاطر ترس از تنبیه یا جدایی از والدین خود را تحت فرمان برداری قرار می دادید. احتمالا والدینتان شما را تهدید به کتک یا پس گرفتن عشق و توجه کرده اند. در این فرآیند اطاعت و اجبار همزمان دخیل بوده اند. در این صورت شما احتمالا در بیشتر مواقع خشمگین هستید حتی اگر متوجه آن نباشید.
اگر شما دچار این نوع از تله اطاعت هستید یک باور غلط در شما وجود دارد و آن این است که شما برای افرادی که شما را تحت سلطه خود دارند قدرتی بیش از آنچه دارند متصورید . هرکی که شما را تحت اطاعت درآورده در حقیقت تسلط کمی بر شما دارد . شما این قدرت را دارید که بر این سلطه پایان دهید . ممکن است بخواهید آن شخص را ترک کنید یا هر چیز دیگر , در هر صورت اطاعت و فرمان برداری شما باید پایان یابد. مجبور نیستید با کسی که می خواهد کنترل شما را در دست بگیرد و به حقوقتان تعدی کنید بمانید. زمانی که کودک بودید اختیاری بر فرمان برداری خود نداشتید . در طول رابطه با بزرگتر هایی که شما را تحت اطاعت درآورده بودند شما وابسته و بدون پشتوانه بودید . یک کودک نمی تواند در برابر تهدید به تنبیه شدن یا طرد شدن مقاومتی نشان دهد , فرمان برداری شما با سنتان تطبیق داشت اما به عنوان یک شخص بالغ شما دیگر وابسته و بدون پشتوانه نیستید . شما به عنوان یک فرد بالغ حق انتخاب دارید و این همان چیزی است که باید قبل از اقدام به تغییر متوجه اش باشید.
سرچشمه های تله اطاعت :
- ⦁ پدر و مادرتان سعی می کردند بر تمام جنبه های زندگی شما کنترل و تسلط داشته باشند .
- ⦁ وقتی نمی توانستید کاری را آن طور که پدر و مادرتان می خواستند انجام دهید , شما را تنبیه می کردند یا عصبانی می شدند.
- ⦁ اگر خلاف میل پدر و مادرتان کاری را انجام می دادید , محبت را از شما دریغ و با شما قهر می کردند .
- ⦁ پدر و مادر به شما به عنوان یک کودک اجازه نمی دادند که خودتان تصمیم بگیرید و انتخاب کنید.
- ⦁ به این دلیل که پدر یا مادر به اندازه کافی توجه نمی کردند , شما مجبور بودید به باقی اعضای خانواده رسیدگی کنید .
- ⦁ پدر و مادرتان همیشه در مورد مشکلات شخصی خودشان با شما حرف زدند و شما نقش شنونده را داشتید .
- ⦁ اگر نمی توانستید کاری که والدینتان می خواستند را انجام دهید , آنها احساس گناه یا خودخواهی را در شما ایجاد می کردند .
- ⦁ پدر و مادر شما بسیار ایثارگر بودند و با از خود گذشتگی تمام به خواست دیگران اهمیت می دادند و از خواست خود چشم پوشی می کردند.
- ⦁ در زمان کودکی این حس را داشتید که حقوق, خواسته ها یا نظراتتان مورد اعتنای دیگران نیست .
- ⦁ در کودکی باید مراقب رفتار و گفتار خود می بودید تا مبادا پدر و مادرتان ناراحت و آشفته شوند.
- ⦁ همیشه از پدر و مادرتان به خاطر اینکه مانند سایر بچه ها به شما آزادی نمی دادند, عصبانی بودید.
در کودکی افرادی که به شما نزدیک بودند شما را تحت اطاعت خود درآورده اند . اگر این تله یک مشکل عمده در زندگیتان است آن فرد می تواند پدر یا مادرتان بوده باشد زیرا پدر و مادر مهم ترین کسانی هستند که بر زندگی کودک اثر می گذارند. شما به عنوان یک کودک درک مبهمی از تله خود داشتید شاید از پدر و مادر خود رنجیده باشید یا احساس مظلومیت کنید . حتی حال که بزرگسال شده اید شاید به عمق تاثیر اطاعت دوران کودکی خود پی نبرده باشید , در غیر این صورت و آگاهی از تله خود غالبا عصبانی و خشمگین خواهید شد . در بدترین حالت والد متعدی فرزند خود را از روی خودخواهی تحت فرمان خود در می آورد . چنین والدینی سعی می کنند تا از طریق تنبیه یا دریغ کردن محبت , کنترل آنها را کاملا در دست خودشان نگه دارند . کودک هم برای بقا باید به این فرمان برداری گردن نهد.
تغییر تله اطاعت:
- ⦁ فرمان برداری دوران کودکی خود را درک کنید , کودک تحت فرمان درون خود را حس کنید . تله اطاعت زندگی شما از نظر احساسی بسیار قدرتمند است , دلیلش این است که احساسات کودکی بسیار قدرتمند هستند. توانایی کودکان در تطبیق احساسات با منطق کمتر از بزرگسالان است , بنابراین احساسات کودکی ریشه دارترند. وقتی تله شما فعال می شود افسار این احساسات رها شده و وجود شما را پر از احساسات منفی مثل خشم و عذاب وجدان و ترس می کند . در اصل شما تلاش می کنید که از فعال شدن شدید تله اطاعت خود فرار کنید. سپس بدون آنکه متوجه باشید بار دیگر در مسیر اطاعت قدم می گذارید . بار ها جایگاه فرد تحت اطاعت را در زندگیتان تکرار کرده اید . برای تغییر وضعیت باید بخواهید که احساسات دردناک را تحمل و آنها را تصدیق کنید. بهترین راه برای حس کردن کودک درون خود , تجسم آن است . ابتدا یکی از قید و بند های زندگی الان خود را به خاطر بیاورید . چشمان خود را ببندید و بگذارید تصویر آنچه مشابهش را در گذشته تجربه کرده اید در ذهنتان شکل ببندد. سعی کنید به دوران کودکی خود بازگردید و دریابید که در آن تصویر با چه کسی بوده اید ؟ پدر, مادر, برادر, خواهر یا یک دوست؟
- ⦁ موقعیت های روزمره در محل کار یا خانه را که در آن نیاز های خود را فدای خواست دیگران می کنید , فهرست کنید و بنویسید. مثل یک تماشاگر از بیرون به خودتان نگاه کنید . تمام شواهد و نمونه های اطاعت خود را مشاهده کنید. فهرستی از شرایط سختی که با آن مواجه می شوید را بنویسید. شرایطی که می خواهید تحت سلطه خود درآوردید نه اینکه تحت سلطه آنها باشید.
- ⦁ الویت های خود را در بسیاری از جنبه های زندگی مثل فیلم , غذا, سرگرمی, سیاست , بحث های موجود و غیره شکل دهید . در مودر خود و خواسته هایتان فکر کنید .این کار نیازمند تغییر در توجهات شماست . به جای اینکه تمام انرژی خود را صرف خواست و نیاز دیگران کنید توجه خود را معطوف به احساسات و خواسته هاس خود کنید. به چیزی که ترجیح می دهید انجام دهید فکر کنید.
- ⦁ فهرستی از کارهایی که برای دیگران کرده اید یا چیز هایی که به دیگران بخشیده اید تهیه کنید و همچنین فهرستی از چیز هایی که دریافت کرده اید تهیه کنید . شما برای دیگران چه اندازه زمان گذاشتید , دیگران برای شما چه قدر وقت گذاشتند؟به نسبت داده ها و گرفته های خود در روابط دقت کنید . به روابط مهم خود توجه کنید مثل رابطه با همسر , فرزندان, دوست صمیمی , شرکت یا رئیس . برای هر کدام یک فهرست با دو ستون تهیه کنید . در یک ستون چیز هایی که به آن فرد داده اید را بنویسید و در یک ستون چیز هایی که او به شما داده . تهیه این لیست باعث می شود به سرعت به میزان تعادل رابطه پی ببرید.
- ⦁ پرخاش منفعلانه را متوقف کنید . خود را وادار کنید که نیاز ها و خواسته هایتان را برای دیگران بیان کنید ابتدا با درخواست های آسان شروع کنید . برای تغییر کردن باید تمایل داشته باشید و بخواهید به شیوه جدید رفتار کنید که بیشتر نشان دهنده خواست ها و نیاز شماست . باید مایل باشید که چگونگی رابطه خود را با دیگران تغییر دهید . تغییر دادن نحوه رفتار خود با یک شخص , منجر به تغییر حسی که به او دارید می شود.
- ⦁ تمرین کنید که از ذیگران بخواهید به شما اهمیت بدهند . کمک بخواهید , برای مسائل بحث کنید . سعی کنید میان آنچه که می دهید و آنچه دریافت می کنید تعادل برقرار کنید. از دیگران بخواهید بیشتر به شما ببخشند , درباره خودتان بیشتر حرف بزنید . حرف زدن درمورد خود مشکلی ندارد و شما نباید از این موضع دچار تنش و اضطراب شوید. این موضوع را پی در پی به خود یادآوری کنید . اشکالی ندارد که با دیگران در رابطه با مشکلاتتان حرف بزنید و کمک بخواهید . خواهید دید که این موضوع شما را به دیگران نزدیک تر می کند . اگر هم کسی پیدا شد که دوست نداشت به سخنان شما گوش کند , در مورد میزان اهمیت او در زندگی خود تجدید نظر کنید.
- ⦁ از رابطه با کسانی که بسیار خودخواه هستند و به نیاز های شما توجهی ندارند , خارج شوید . از رابطه یک جانبه دوری کنید . روابطی را که در آن احساس اسارت دارید تغییر داده یا به آنها پایان دهید . افرادی در زندگی شما خواهند آمد که حاضر نیستند با تلاش شما را برای حفظ تعادل رابطه کنار بیایند و تطبیق پیدا کنند.
- ⦁ تمرین کنید به جای سازگار بودن , کمی با دیگران مقابله کنید . هر گاه خشمگین شدید به روشی مناسب آن را بروز دهید . بیاموزید وقتی کسی از شما عصبانی, ناراحت یا رنجیده است , کمی راحت تر باشید . باید یاد بگیرید خشم خود را به روشی مناسب و سازنده بیان کنید . به جای اینکه اجاز دهید این خشم به صورت مداوم شما را کنترل کند , باید یاد بگیرید از این خشم برای بهبود رابطه استفاده کنید . قاعده اصلی این است که طرف مقابل هر کاری انجام داد , شما با آرامش مجددا نظر خود را بیان کنید. خونسرد باشید, داد و فریاد نکنید . فریاد کشیدن از نظر روانی نشانه ای از مغلوب شدن است . سعی کنید به طرف مقابلتان حمله نکنید , فقط کاری که انجام داده و موجب ناراحتی شما شده است را بیان کنید .
- ⦁ گرایشی که به راضی کردن دیگران دارید برای خودتان توجیه نکنید . این قدر به خودتان نگویید که اشکالی ندارد , حالا زمان این رسیده که اولویت های خود را در روابطتتان بیان کنید . سعی کنید در هر موقعیتی این کار را انجام دهید . ابتدا با موارد جزئی تر شروع کرده و بعد به سراغ موارد مهم تر بروید .
- ⦁ روابط گذشته خود را مرور کنید و ببینید که دنبال زوجی بوده اید که نیازمند بوده یا زوجی که کنترل کننده است. در صورت امکان از افراد خودخواه , بی مسئولیت یا وابسته دوری کنید . فهرستی از مهمترین روابط خود در زندگی تهیه کنید. روال مشترک بین روابطتتان چیست؟ خطری که باید از آنها دوری کنید کدام اند؟ آیا الگوی روابط سلطه جویانه است ؟ الگو هایی که شناسایی می کنید همان هایی هستند که باید از آنها دوری کنید.
- ⦁ وقتی به کسی برخوردید که به خواسته های شما اهمیت داد , نظرتان را پرسید و برای آن ها ارزش قائل شد , کسی که می تواند پنجاه درصد بار را بر دوش بکشد, با او رابطه برقرار کنید.
- ⦁ در کار مصمم باشید. تاییدیه هر کاری را که انجام می دهید بگیرید . نگذارید دیگران از شما سو استفاده کنند .اگر مستحق هستید, درخواست ارتقای مقام یا افزایش حقوق بکنید .کار ها را به دیگران نیز محول کنید . جاهایی که در قید و بند و فرمان برداری قرار داده اید اصلاح کنید . پرخاشگر نشوید اما حق خود را بگیرید .
همان طور که برای تغییر تلاش می کنید , تشخیص دادن و فهمیدن هر مرحله از این فرآیند را با اهمیت بشمارید . مطمئن شوید کاری که می کنید به چه دلیل است . وقتی فراموش کنید که برای انجام هر مرحله به خود جایزه دهید , فرآیند تغییر کردن سخت و سخت تر می شود . در طول این مسیر به عقب نگاه کنید و به مسافتی که آمده اید توجه کنید؛ نه به جلو و مسافتی که باید طی کنید. هرگاه تغییری هرچند کوچک ایجاد کردید , زمانی بگذارید و از آن لذت ببرید. هر قدمی که از تله خود دور شدید , از خود تقدیر کنید چون لیاقتش را دارید .
و در نهایت اگر مطالعه ی این مطلب به شما کمک کرد که قدمی در راه خودشناسی بردارید , قدم بعدی را با شناختن دیگر تله های زندگی خود محکم بردارید و اگر نیاز به مشاوری در راه پر پیچ و خم تغییر تله ها داشتید, مشاوران و روان پزشکان Medobay اینجا هستند تا در هر کجا که اقامت دارید به شما کمک کنند.
مقاله های روانشناسی
تله اطاعت
تله اطاعت مقدمه ⦁ آیا اجازه می دهید دیگران شما را کنترل کنند؟ ⦁ آیا می ترسید که اگر تسلیم خواسته دیگران نشوید آنها عصبانی شده و شما را طرد کنند؟ ⦁ آیا احساس می کنید عمده تصمیمات گرفته شده در زندگیتان واقعا توسط شما…
ادامه مطلب
تله شکست ؛ از گرفتاری تا درمان
تله شکست چیست ؛ از گرفتاری تا درمان مقدمه اگر اغلب موارد احساس شکست می کنید احتمالا گرفتار تله شکست هستید. تله شکست می تواند برگرفته از دیگر تله های زندگی باشد و به همین دلیل است که مطالعه سایر تله ها در تغییر این…
ادامه مطلب
تله شکست چیست ؟ از گرفتاری تا رهایی از آن
مقدمه اگر اغلب موارد احساس شکست می کنید احتمالا گرفتار تله شکست هستید. تله شکست می تواند برگرفته از دیگر تله های زندگی باشد و به همین دلیل است که مطالعه سایر تله ها در تغییر این تله موثر واقع می شود. اجتناب شما از…
ادامه مطلب